وای که چقدر دلم برات تنگ شده، چقدر دلم هواتو کرده!
چقدر دلم می خواد که امروز فردا بود و نه امروز، واقعا دلم می خواد!!
چقدر دلم میخواد که الان فردا بود و من منتظر که تو از راه برسی و در آغوشت بگیرم.
که الان فردا بود و ما همدیگرو در آغوش می گرفتیم و نفس هامون به شماره می افتاد، صورت هامون گل مینداخت و لبهامون آتیش می گرفت.
که الان فردا بود و من غرق در عطر گلبرگ وجودت می شدم.
نمیشه زمین این چند ساعت رو یه خورده تندتر بچرخه؟!
من عاشقتم عزیزم.
روزای آخر همیشه سخت و طولانی میگذره عزیزم. واسه دیدنو بوییدنت لحظه شماری می کنم. واسه یه لحظه، فقط یه لحظه در کنارت بودن، حاضرم همه ی دنیامو بدم. میبوسمت.
چه لحظه های قشنگی داره سپری میشه اینجا